انگیزه درونی در برابر انگیزه بیرونی: کدام یک شما و تیمتان را هدایت میکند؟
یکی از نکات زیبا در مورد بشر، طرز فکر متفاوت انسانها با یکدیگر است. طرز تفکر ما در مورد موضوعات مختلف به نحوه تفکر ما بستگی دارد. به عنوان مثال، اینترنت در طی چند هفته پیش با موضوع افرادی که افکار خود را از طریق مونولوگ درونی پردازش میکنند، بمباران شد. خصوصیات ذهنی بسیار متفاوت هستند و آنچه که به ما انگیزه میدهد نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد.
آیا اهداف درونی بر انتخابهای ما تاثیر میگذارند؟ آیا فاکتورهای خارجی، نقش اساسیتری در ایجاد انگیزه در ما دارند؟ اگر انگیزه درونی دارید، شما برای انجام کاری نیازی به پاداش نخواهید داشت. انگیزه اصلی شما، لذتی است که از انجام آن کار میبرید. در صورتی که انگیزه بیرونی دارید، تنها وجود با فاکتورهای انگیزشی از قبیل پول، ستایش یا جوایز دیگر حاضر به انجام کاری میشوید.
درک این که انگیزه درونی و بیرونی چه نقشی در سناریوهای مختلف دارند، بسیار مهم است. عملکرد در محیط کار (هم در سطح شخصی و هم در سطح شرکتی) به نوع انگیزه و توانایی افراد در دستیابی به آن بستگی دارند.
توانایی تغییر انگیزه درونی به بیرونی و برعکس هم برای خود فرد و هو برای دیگران نتیجهبخش است. تحقیقات نشان میدهد که کارکنانی با منابع و فرصتهایی مطابق با سبک انگیزشی خود، استقلال شغلی بیشتری را تجربه میکنند. این موضوع منجر به رضایت شغلی بیشتر و هزینههای مالی کمتر میشود.
بنابراین، آیا انگیزه درونی شما را به پیش میبرد یا انگیزه بیرونی؟
بررسی کنید که در محیط کار کدامیک از این دو انگیزه برایتان بیشتر اهمیت دارند و شما را به ادامه کار وادار میکنند. برای درک بهتر این موضوع، مثالی را بیان میکنیم تا بیشتر با مفهوم انگیزه درونی و بیرونی آشنا شوید.
انگیزه بیرونی
فرض کنید که شما در مراحل پایانی یک پروژه بلند مدت قرار دارید. هفتهها کار و تلاش در حال پایان یافتن است. چه چیزی بیشتر از همه شما را برای اتمام کار هیجانزده میکند؟
آیا دلیل هیجان شما این است که رئیس در جلسه تیمی این هفته شما را به عنوان رهبر تیم برای پایان پروژه در موعد مقرر و تحت بودجهبندی تعیین شده، انتخاب کرده است؟
یا این که پاداش ساعات کاری اضافی که انجام دادهاید، شما را هیجانزده میکند؟
شاید هم به خاطر نزدیک شدن به هدف خود یعنی ترفیع هیجانزده شدهاید. اکنون که به رئیس خود نشان دادهاید که میتوانید پروژههای شرکت را با موفقیت به پیش ببرید.
اگر یکی از این فرضیه در مورد شما صادق باشد، پس احتمالاً بیشتر انگیزه بیرونی دارید. انگیزه بیرونی از پاداشهای بیرونی مانند پول، شهرت، قدردانی و مزایای ملموس دیگر نشأت میگیرد. در خارج از محیط کار، انگیزه بیرونی در کارهایی از قبیل سریع دویدن برای کسب مقام اول در مسابقه، مطالعه زیاد برای قبولی در آزمون و تمیز کردن آپارتمان به منظور اجتناب از بحث و جدال با شریک زندگی نمایان میشود. شما به انجام بینقص یک کار اهمیت میدهید نه به خاطر خود کار بلکه به دلیل پاداشی که در انتظار شما است. گاهیاوقات، نیز به خاطر اجتناب از پیامدهایی ناخوشایندی که میتوانند گریبانگیر شما شوند.
انگیزه درونی
اما ممکن است هیچ یک از این موارد در مورد شما درست نباشد. شاید شما تنها به خاطر رضایت شخصی از پایان پروژه هیجانزده شوید. ممکن است از انجام یک کار بینقص احساس خرسندی کنید. و از این که نام شما در ارائه آخر ظاهر میشود، به خود افتخار کنید.
یا شاید هم تنها به این دلیل که کار خود را در تیم پروژه به خوبی انجام دادهاید، احساس رضایت میکنید؟
ممکن است پیشرفتهایتان در طول پروژه و بهبود مهارتهایتان دلیل اصلی هیجان شما باشد.
اگر یکی از موارد بالا در مورد شما صادق است، احتمالاً انگیزه درونی دارید. انگیزه درونی معمولاً به معنی علاقه به انجام یک کار تنها به خاطر خود آن کار، رضایت فردی یا معنایی که برایتان دارد، است. از نظر شما، عملکرد خوب خود ارزشمند است. شما مصر به انجام درست یک کار هستید، حتی اگر کسی تلاشهای شما را نمیبیند. خارج از محیط کار، انگیزه درونی میتواند در دویدن تنها به خاطر لذت از دویدن، مطالعه کردن تنها به دلیل علاقه به موضوع خاص یا تمیز کردن خانه تنها به دلیل ترجیح خود شما به داشتن یک محیط تمیز نمایان شود.
البته، هیچ کس تنها با انگیزههای درونی یا بیرونی پیش نمیرود. ما در زندگی هم به انگیزه بیرونی و هم به درونی نیاز داریم. آیا شما هر روز تنها به دلیل لذتی که از شغل خود میبرید، سر کار میروید؟ قطعاً جواب منفی است. و آیا واقعاً نمیتوانید از کاری لذت ببرید مگر آن که کسی عملکرد شما را تایید کند؟ خیلی بعید به نظر میرسد.
چگونه انگیزههای درونی و بیرونی بر کار شما تاثیر میگذارد؟
در مقاله چاپ شده محققان دانشگاه بوکنل در سال ۲۰۱۶ از پزشکان و پرستاران پرسیده شد که انگیزه آنها در انجام وظیفه چیست. هر دو حرفه به سطح بالایی از صلاحیت نیاز دارند که طی سالها تجربه به دست میآید.
محققان به این نتیجه رسیدند که پاداش و مجازات بیرونی برای کارهای تکراری و دنیوی بسیار خوب عمل میکند. برای متخصصان پزشکی، این شامل دیدن تعداد زیادی بیمار در طول روز، برگزاری کارگاههای آموزشی و تنظیم رویهها باشد.
مطالعه دیگر نشان داد که محرکهای بیرونی معمولاً موجب ایجاد علاقه در کارهایی میشوند که یا جذاب نیستند (مانند کارهای تکراری و دنیوی) یا به داشن و مهارتهای دیگری نیاز دارند (مانند شرکت در برنامههای آموزشی). از سوی دیگر، انگیزه درونی برای خلاقیت و عملکرد پایدار موثرتر است.
در حالی که پاداشهای بیرونی در کوتاهمدت بسیار کارآمد هستند اما بر اساس این مطالعه به نقطهای از اشباع میرسند. مگر آن که این پاداشها بهبود یابند یا تغییر کنند.
شاید فکر کنید که انگیزه درونی بهتر است زیرا احتمال از دست رفتن اثربخشی آن در طول زمان کمتر است. در نتیجه، ممکن است ترجیح دهید تا افرادی با انگیزه درونی را در تیم خود استخدام کنید.
اما این مطالعه نشان میدهد که انگیزه، چه بیرونی و چه درونی، ثابت نیست. یک محیط کار مناسب میتواند انگیزه درونی کارکنان را افزایش دهد. حتی برای کسانی که معمولاً بر اساس انگیزه بیرونی عمل میکنند.
برای محیطهایی که بر رشد انگیزه درونی کارکنان تمرکز دارند، سه نیاز روانی اهمیت دارند: استقلال یا احساس کنترل بر رفتار خود، شایستگی یا احساس تاثیر و تاثیرگذاری، تعلق یا احساس ارتباط با دیگران از طریق پیوندهای عاطفی.
مشخص است که انگیزه درونی بهتر است زیرا در بلندمدت اثربخشی بیشتری دارد. بهعلاوه، میتواند در کنار محرکهای بیرونی توسعه یابد. اما اگر این دو انگیزه وجود داشته باشند، چگونه با هم در تعامل هستند؟
تعامل بین انگیزه درونی و انگیزه بیرونی
در مقالهی دیگری در مورد انگیزههای بیرونی و درونی در محیط کار سعی شد تا با تحلیل پژوهشهای صورت گرفته طی چند دهه به این سوال پاسخ دهند. این مقاله نشان داد که چون اکثر شغلها با محرکهای بیرونی مانند حقوق و ترفیع همراه هستند، رابطه بین انگیزه بیرونی و درونی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
محققان یک بخش دیگر از انگیزههای بیرونی را در نظر گرفتند. انگیزههای برجسته مستقیم در مقابل غیرمستقیم. انگیزههای مستقیم به عملکرد مرتبط هستند و به شکلی از پورسانت یا پاداش ظاهر میشوند. انگیزههای غیرمستقیم، رابطه مستقیمی با عملکرد ندارند مانند حقوق ماهانه.
به طور کلی نتایج زیر از این تحقیق به دست آمدند:
- انگیزههای مستقیم معمولاً موجب کاهش انگیزه افرادی با انگیزه درونی میشوند.
- انگیزههای غیرمستقیم هیچ تاثیری بر کاهش یا افزایش انگیزه در افرادی با انگیزه درونی نمیشود.
در نتیجه، استفاده از سیستم پاداشدهی برای کارکنان دارای انگیزههای درونی نه تنها کارآمد نیست بلکه مضر نیز میباشد. آن میتواند بر رضایت شغلی و همچنین عملکرد بلندمدت فرد تاثیر منفی بگذارد.
پرورش انگیزه درونی در خود و تیم
انگیزه درونی از طریق کمک به کارمندان در داشتن احساس استقلال، شایستگی و تعلق ایجاد میشود. این بدان معنی است که کارکنان و مدیران محیطی را ایجاد میکنند که در آن همه افراد احساس وابستگی به تیم دارد و از نقش خود به خوبی آگاه هستند. برخلاف انگیزه بیرونی، داشتن مقدار زیادی انگیزه درونی دارای اثرات منفی نیست. در ادامه، برخی از نکات برای افزایش انگیزه کارکنان در محیط کار آورده شده است.
نکات پرورش انگیزه درونی در افراد
- درک هدف نهفته در انجام یک کار: از سرپرست یا رهبر تیم بخواهید تا ماموریت و هدف اصلی شرکت را بیان کند و نقش شما را در این تیم توضیح دهد.
- در مورد بازخورد و فرصتهایی سوال کنید که علاقه به پرورششان دارید: به عنوان مثال، اگر به سخنرانی عمومی علاقهمند هستید، بپرسید که آیا امکان پرورش این مهارت از طریق دورههای آموزشی داخلی یا مذاکره در محیط کار وجود دارد.
- همکاران خود را بهتر بشناسید: با در نظر گرفتن این مهارتهای ارتباطی در محیط کار، باشگاه کتابخوانی راهاندازی کنید. روابط خود را با گفتگوهای غیررسمی در محیط کار بهبود دهید.
نکات پرورش انگیزه درونی در مدیران
- تا جایی که ممکن است به کارمندان خود آزادی دهید. از کنترل شدید برنامه زمانی آنها اجتناب کنید. اجازه دهید تا خود آنها روزها و ساعتهای کاری خود را سازماندهی کنند. حتماً به قرار دادن گزینه دورکاری برای کارمندان خود فکر کنید.
- بازخورد مناسب داشته باشید. تحقیقات نشان میدهند که ستایش و قدردانی بیش از اندازه موجب کاهش انگیزه میشود. بازخورد را بر اساس علایق و اهداف کارکنان خود ارائه دهید.
- تعلق خاطر در محیط کار را افزایش دهید. کمی بودجه برای برگزاری رویدادهای دسته جمعی برای کارکنان در نظر بگیرید. سالگردهای کاری و شخصی، تولدها و رویدادهای مهم دیگر را با هم جشن بگیرید.
سخن پایانی
هیچ قاعده و قانون کلی برای انگیزه دادن به خود و کارکنان وجود ندارد. هر کس به شکل متفاوتی انگیزه پیدا میکند. انگیزه یک شخص میتواند بازدارنده شخص دیگری باشد. نکته اصلی این است که انگیزههای مناسب خود و کارکنانتان را شناسایی کنید.
لینک منبع: toggl.com
دیدگاهتان را بنویسید