تفکر انتقادی چیست و چه اصولی دارد؟
تفکر انتقادی یا تفکر نقادانه عبارت است از توانایی بررسی بیطرفانهی اطلاعات و قضاوت منطقی. این مفهوم شامل ارزیابی منابعی همچون دادهها، حقایق، پدیدههای قابل مشاهده و یافتههای تحقیقاتی است. متفکران انتقادی خوب، میتوانند برای حل مسائل یا تصمیمگیری، با استفاده از دستهای از اطلاعات به نتایج منطقی دست یابند و میان جزئیات مفید و جزئیاتی که اهمیت کمتری دارند تفاوت قائل شوند.
تفکر انتقادی مربوط به اندوختن اطلاعات نیست. شخصی که حافظهی خوبی دارد و حقایق زیادی را میداند، لزوما در تفکر نقادانه خوب عمل نمیکند. یک متفکر انتقادی میتواند با توجه به آنچه میداند دست به استنتاج بزند. او میداند که چگونه از اطلاعات برای حل مسائل استفاده کند و چگونه برای کسب اطلاعات به سراغ منابع مرتبط برود.
تفکر انتقادی نباید با تمایل برای بحث و جدل و یا انتقاد از سایر افراد اشتباه گرفته شود. اگرچه مهارتهای تفکر انتقادی میتوانند برای سفسطه و استدلال غلط مورد استفاده قرار گیرند، اما تفکر نقادانه میتواند در استدلال مشارکتی و امور سازنده نیز نقش مهمی را ایفا کند. همچنین تفکر نقادانه میتواند به ما کمک کند تا به دانش دست یابیم، نظریههای خود را ارتقا بخشیم و استدلالهای خود را تقویت کنیم. ما میتوانیم از تفکر نقادانه به جهت بهبود فرآیندهای کاری و ارتقای سازمانهای اجتماعی استفاده کنیم.
برخی از افراد بر این باور هستند که تفکر انتقادی مانعی برای خلاقیت است چراکه نیازمند پیروی از قوانین منطقی و عقلانی است و این در حالی است که خلاقیت به قانونشکنی نیاز دارد. اما این یک برداشت اشتباه است. تفکر نقادانه با تفکر خلاقانه، به چالش کشیدن آنچه مورد توافق عموم است و در پی گرفتن نگرشهایی که محبوبیت کمتری دارند، سازگاری کامل دارد. در مقابل باید گفت که تفکر انتقادی جزء ضروری خلاقیت است، چراکه ما برای ارزیابی و ارتقای ایدههای خلاق خود به تفکر نقادانه نیازمند هستیم.
در زمان استفاده از تفکر نقادانه برای حل مسئله، با مراحل زیر مواجه میشویم:
تشخیص مشکل یا مسئله
یافتن علت وجود مشکل و چگونگی حل آن
جمع آوری اطلاعات یا داده در رابطه با مسئلهی مورد نظر از طریق انجام تحقیق
سازماندهی و دستهبندی دادهها و یافتهها
ایجاد و به کار گرفتن راه حل
بررسی اینکه آیا راه حلها مفید بودهاند یا خیر
تشخیص راههایی برای ارتقای راه حل
برای اینکه بهتر به تفکر نقادانه پی ببرید در این بخش به ارائه چند مثال میپردازیم.
مثالهایی از تفکر انتقادی
یک مدیر تلاش میکند تا در زمان حل اختلاف بین طرفین درگیری تا جای ممکن بیطرفانه و عادلانه عمل کند.
یک تیم متشکل از دانشمندان، با دقت بسیار بر روی یک آزمایش پیچیده کار میکنند تا بتوانند به جمعآوری و تحلیل دادهها بپردازند.
یک نویسندهی خلاق برای طرح کلی یک داستان به سازماندهی ایدههای خود میپردازد و به انگیزهها و شخصیتهای پیچیدهی شخصیتهای داستانی توجه میکند.
یک فرد که یک کسب و کار کوچک را اداره میکند، تلاش میکند تا اقتصاد احتمالی و پیامدهای انسانی مختلف را پیشبینی کند تا بتواند فروش را افزایش یا هزینهها را کاهش دهد.
یک سرگروهبان و سرفرمانده برای یک ماموریت نظامی خطرناک، بر روی برنامههای تاکتیکی کار میکنند.
یک سرمربی فوتبال در بین دو نیمهی بازی بر اساس ضعف تیم مقابل، بر روی تاکتیکهای هجومی جدیدی برای ادامهی بازی کار میکند.
یک دانشجو، با اعتماد به نفس و درستی به همکلاسیهای خود توضیح دقیقی در مورد روشی که با آن به نتایجی دست یافته است ارائه میدهد.
یک استاد با استفاده از سوالات هوشمندانه، یک دانشجو را به سوی نگرشهایی جدید سوق میدهد.
یک فرد جویای کار که برای یک مصاحبهی کاری آماده میشود، فکر میکند که چگونه باید در مورد مهارتها و تجارب خاص خود توضیح دهد تا این موارد از نظر مسئول استخدام مرتبط و ارزشمند به نظر برسند.
والدین به پیشبینی هزینههای فرستادن فرزند جوان خود به دانشگاه میپردازند و سپس با بررسی درآمد خانواده و هزینههای مربوط به منزل سعی میکنند تا مقداری پول برای آیندهی تحصیلی فرزند خود کنار بگذارند.
یک برنامهریز مالی با به کار بردن تفکر نقادانه به پیشبینی تاثیر مصوبهی جدید مالیات بر درآمد بر روی میزان مالیات آتی مشتری خود میپردازد.
اهمیت تفکر انتقادی
تفکر نقادانه یک مهارت فکری عام است. توانایی تفکر صریح و منطقی، برای هر کاری که بخواهیم انجام دهیم مهم است. اگر در حوزهی آموزش و پرورش، حوزهی مالی، تحقیقاتی، مدیریتی و یا قضایی کار میکنید، مسلما تفکر نقادانه برای شما مهم خواهد بود. توانایی خوب فکر کردن و حل مسئلهی اصولی، برای هر شغلی سرمایه به حساب میآید.
تفکر نقادانه در اقتصاد دانشبنیان امروزی بسیار مهم است. اقتصاد دانشبنیان جهانی، از طریق اطلاعات و فناوری تغذیه میشود. یک شخص باید بتواند با تغییرات به صورت سریع و موثر کنار بیاید. اقتصاد جدید و امروزی، تمرکز زیادی بر روی مهارتهای ذهنی انعطافپذیر ، توانایی بررسی اطلاعات و به کارگیری منابع علمی در حل مسائل، دارد. تفکر نقادانهی خوب، سبب ارتقای این مهارتهای ذهنی خواهد شد.
تفکر نقادانه مهارتهای زبانی و بیانی را بهبود میبخشد. تفکر واضح و اصولی میتواند سبب ارتقای شیوهی اظهار نظر ما شود. اینگونه تفکر، سبب میشود تا یاد بگیریم چگونه به بررسی ساختارهای منطقی متن بپردازیم و اینگونه سبب تقویت تواناییهای ادراکی ما نیز میشود.
تفکر نقادانه سبب ارتقای خلاقیت میشود. یافتن یک راه حل خلاقانه برای یک مشکل تنها به داشتن ایدههای جدید محدود نمیشود. در این حالت باید بررسی شود که آیا این ایدههای جدید برای مسئلهی مورد نظر مفید هستند و با آن ارتباط دارند یا خیر. تفکر نقادانه در ارزیابی ایدههای جدید، انتخاب بهترین ایدهها و اصلاح آنها در صورت لزوم، نقش مهمی را ایفا میکند.
تفکر نقادانه برای خودارزیابی مهم است. برای داشتن یک زندگی بامعنا و پایهریزی زندگی خود بر اساس این مفهوم، باید به ارزیابی ارزشها و تصمیمات خود بپردازیم. تفکر نقادانه ابزاری را برای این فرآیند خودارزیابی ارائه میدهد.
حال که به معنا و اهمیت تفکر انتقادی پی بردیم، خوب است تا به سراغ اصول آن برویم. در این قسمت به معرفی اصول تفکر نقادانه خواهیم پرداخت.
اصول تفکر نقادانه
بیطرف بودن
یکی از اصول مهم برای یک متفکر انتقادی خوب، این است که بیطرف باشد. این بدین معناست که بررسی مسئله بدون دخالت و تاثیر عواطف یا حدس و گمان صورت بگیرد. شما باید به جای اینکه با توجه به عواطف و حدس گمان خود فکر کنید، مسئلهی مورد نظر را تنها بر اساس بافت مورد نظر و حقایقی که قادر به جمعآوری آنها هستید، بررسی کنید.
مشاهده
مهارتهای مشاهدهای اولین گام در تفکر نقادانه هستند. کارمندانی که مشاهدهگر هستند، میتوانند به سرعت یک مشکل جدید را احساس کنند و تشخیص دهند. افرادی که در مشاهده مهارت دارند، همچنین توانایی این را دارند که درک کنند چرا یک چیز ممکن است سبب بروز مشکل شود و حتی ممکن است گاهی بتوانند بر اساس تجربهی خود پیش از بروز یک مشکل به پیشبینی آن بپردازند.
تفکر انتقادی و تحلیل
زمانی که یک مشکل تشخیص داده شد، بهره بردن از مهارتهای تحلیلی ضروری است. توانایی تحلیل موقعیت شامل دانستن حقایق، داده یا اطلاعات مربوط به مسئلهی مورد نظر است. همچنین خواهید دانست که تحلیل یک مهارت ضروری است که در نهایت به حل مسئله منجر میشود. افرادی که دارای مهارت تحلیلی هستند میتوانند اطلاعات را بررسی کنند، دریابند که این اطلاعات چه معنایی دارند و نحوهی به کار گرفتن این اطلاعات را به خوبی برای دیگران توضیح دهند. برای این کار میتوان از طرح سوالات اندیشمندانه، تحلیل داده، تحقیق، تفسیر، داوری، تشخیص الگو و شک و تردید بهره برد.
استنتاج
یکی دیگر از اصول تفکر نقادانه استنتاج است. استنتاج عبارت است از نتیجهگیری بر اساس اطلاعات گردآوریشده. ممکن است که برای استنتاج به دانش یا تجربهی فنی یا ویژهای نیاز داشته باشید. زمانی که در یک موقعیت به استنتاج اطلاعات میپردازید، بدین معناست که در حال یافتن پاسخ بر اساس اطلاعات محدود هستید. برای مثال، یک مکانیک ماشین ممکن است برای اینکه بتواند به دلیل از کار افتادن تصادفی موتور ماشین پی ببرد، مجبور شود تا استنتاج مهارت را به کار گیرد.
ارتباط
زمانی که بحث توضیح و گفتگو در مورد مشکلات و راه حلهای احتمالی آنها با همکاران و سایر شرکا به میان میآید، مهارتهای ارتباطی نقش مهمی را ایفا میکنند. ارتباط یک اصل مهم است و باید برای دستیابی به اهداف کاری مختلفی از جمله تفکر نقادانه، ارتقا یابد. شما باید اغلب نتایجی که به دست آوردهاید را با کارفرمایان یا گروهی از همکاران خود به اشتراک بگذارید. شما باید برای به اشتراک گذاشتن ایدههای خود با دیگران، قادر باشید تا با آنها ارتباط برقرار کنید. ممکن است نیاز باشد تا در گروه خود به تفکر نقادانه بپردازید. در این موارد نیاز است تا برای یافتن راه حل برای مشکلات پیچیده با دیگران همکاری کنید. در این هنگام میتوانید از گوش دادن فعال، ارزیابی، همکاری، توضیح، کار تیمی، ارتباط کلامی و مکتوب بهره ببرید.
تفکر انتقادی و خلاقیت
یکی دیگر از اصول تفکر انتقادی، خلاقیت است. تفکر نقادانه معمولا با خلاقیت و نوآوری همراه است. شاید نیاز باشد در میان اطلاعاتی که به انها مینگرید، الگوهایی را بیابید و یا به راه حلی دست یابید که هیچکس دیگری تاکنون در مورد آن فکر نکرده است. تمامی این موارد نیازمند دیدی خلاق هستند که بتواند از میان نگرشهای گوناگون به نگرشهایی خاص دست یابد.
منابع:
دیدگاهتان را بنویسید