راز موفقیت کسب وکارهای کوچک
همانطور که میدانید تمامی افراد و تمامی کسانی که اکنون دارای کسب و کارهای بزرگ و بسیار موفقی می باشند هیچگاه از ابتدا دارای چنین سرمایه و همچنین ذهن اقتصادی نبوده اند بلکه به مرور زمان و کم کم توانسته اند به این مهم دست پیدا کنند. اما سوالی که اکنون ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده این است که کسب و کارهای موفق چه چیزهایی دارند که بقیه ندارند؟ در این مقاله در نظر داریم به بررسی راز موفقیت کسب و کارهای کوچک بپردازیم تا بسیاری از افرادی که در تلاش برای رسیدن به موفقیت های بزرگ هستند بتوانند از این مطالب بهره مند شوند.
۴ راز موفقیت کسب و کارهای کوچک
مسلما به این مسئله آگاه هستید که سیستم مدیریتی ایالات متحده در سطح جهان تحسین می شود و بسیاری از کشورها در حال تقلید از این سیستم هستند. جالب است که بدانید این سیستم از دو خصوصیت برجسته پشتیبانی می کند یکی از آنها اشتیاق برای ساختن آینده ای بهتر و دیگری تمایل به تغیر در راستای رسیدن به آن اهداف می باشد. در واقع این دو خصوصیت موجب شده تا هیچ کشوری به این اندازه جرائت و اشتیاق ایجاد کسب و کارهای جدید را نداشته باشد. در واقع در بسیاری از موارد افراد آنچنان غرق در ایده ها و افکار خود می شوند که فراموش می کنند باید اصولی ابتدایی را از دیگران بیاموزند و چه چیزهایی مهم تر از آموختن اصول مدیریت از بزرگترین و موفق ترین شرکت های جهان می باشند.
اولین مسئله ای که کسب و کارهای کوچک باید به آن دقت داشته باشند این است که بسیاری از کارآفرینان حتی اگر دوره های آموزش مدیریت را طی نکرده باشند باز هم نسبت به این اصول و دوره ها آگاهی کاملی دارند. دقت داشته باشید وقتی صحبت از مدیریت می شود منظور تخصص های فنی نیست بلکه به این معنی است که افراد چگونه و با چه روش هایی فعالیت های پشت پرده را مدیریت نمایند. در واقع در بسیاری از موارد علت شکست کسب و کارهای کوچک عدم مدیریت صحیح می باشد و علت ناموفق بودن آنها ضعف در محصولات و یا خدمات نیست بلکه به نبود مدیریت صحیح در پشت صحنه مربوط می شود.
دقت داشته باشید وقتی کسب و کاری تغییر و رشد می شود تکنیک های مدیریتی آن نیز به همان نسبت باید تغییر کند در غیر اینصورت مطمئنا با مشکلاتی همراه خواهد بود. در واقع وقتی کسب و کارهای کوچک به این سطح از پیشرفت می رسند باید شخصی حضور داشته باشد که مسئولیت مدیریت انسانی را بر عهده بگیرد و از متخصص فنی به متفکر راهبردی تبدیل شود. این تغییر و تحول مطمئنا کار آسانی نبوده و به راحتی مورد قبول واقع نمی شود اما باید به این مسئله واقف باشید در صورتی که این موارد رعایت نشود باید شاهد شکست در کسب و کارها باشید.
دومین نکته و شاید بتوان گفت مهمترین مسئله ای که در رابطه با موفقیت کسب و کارهای کوچک باید به آن پرداخته شود این است که از ابتدای فعالیتشان باید طرح تجاری و راهبردی را برای کسب و کار خود در نظر داشته باشند این مسئله به این معناست که مفهوم کار آنها و رسالت و فلسفه ای که در نظر دارند را توضیح دهند. در واقع طرح تجاری کمک می کند تا افراد اهداف شخصی خود را در کنار اهداف تجاری بیاورند و با تطبیق آنها با یکدیگر زمان مشخص و استراتژی کارآمدی را برای رسیدن به اهدف در نظر بگیرند.
سومین راز موفقیت کسب و کارهای کوچک به این مسئله که صاحبان سرمایه ساختاری سازمانی را برای کار خود در نظر بگیرند و سعی در توسعه آن داشته باشند. مانند دستگاهی که در حال کار کردن است اما هراز چندگاهی نیاز به روغن کاری دارد. این ساختار به همراه تمامی سیاست ها و روال هایش تمام افرادی را که نقشی در کار دارند را تشویق می کند تا در نهایت تلاش هایی را انجام دهند و کارهایشان را به بهترین نحو به انجام برسانند. در هر کسب و کاری آن چیزی که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد این است که افراد نسبت به جایگاه، وظایف و مسئولیت های خود آگاهی کاملی داشته باشند تا بتوانند همواره عملکرد مثبت و منظمی را از خود نشان دهند. آموزش، برنامه های توسعه شغلی و طرح های مبروط به پاداش ها به گونه ای طراحی شده است که تمامی افراد را در بالاترین حد مشارکت تشویق نماید.
چهارمین و آخرین راز موفقیت کسب و کارهای کوچک به توسعه ی سیستم های پشتیبانی عملیاتی منتهی می شود. این سیستم اغلب میتواند به صورت مالی یا غیرمالی و یا دستی و خودکار باشد. این سیستم تنها هدفی را که دنبال می کند پشتیبانی از تمامی فعالیت های سازمان و کارآمد کردن آنهاست. اگر این سیستم ها به خوبی طراحی شده باشند مدیران میتوانند از شر فعالیت های روزانه خلاص شوند و زمان بیشتری را برای رسیدگی به طرح های راهبردی سپری نمایند. اطلاعاتی که از این سیستم بدست می آید میتواند به مسئله فروش، نقدینگی و سایر اطلاعات مالی مربوط باشد که مدیران برای تصمیم گیری در اسرع وقت به آن نیاز پیدا خواهند کرد.
دیدگاهتان را بنویسید