کوچینگ چیست؟
کوچینگ (coaching) که در زبان فارسی تحت عنوان مربیگری نیز معنا میشود؛ یکی از ترندترین موضوعات این روزهاست. افراد زیادی را میبینیم که تحت عنوان کوچ توسعه فردی، کوچ کسبوکار، کوچ رابطه و… مشغول فعالیت هستند و سر و صدای زیادی نیز به پا کردهاند.
البته در دنیای ناپایدار و غیر قابل پیش بینی امروزه، داشتن یک برنامهریزی منظم و دقیق برای رویارویی با مشکلات و چالشهای پیش آمده میتواند بهترین شیوه برای توسعه مهارتهای فردی و حل مشکلات کسبوکار باشد. به همین دلیل بسیاری همراهی یک کوچ در فرآیند برنامهریزی را ضروری میدانند.
همچنین کوچینگ در ایران مانند هر علم و شاخه نوپایی، موافقان و مخالفانی دارد. کسانی که کوچینگ را معجزهای برای نجات زندگی و کسب و کارشان میدانند و در مقابل، کسانی که کوچینگ را بی پایه و اساس و مبتنی بر روانشناسی زرد میپندارند.
حال برای کسانیکه هیچ آشنایی با دنیای کوچینگ ندارند یکی از مهمترین سوالاتی که مطرح میشود این است که کوچینگ چیست و چه مرزی بین آن و دیگر خدماتی مثل رواندرمانی، مشاوره و منتورینگ وجود دارد؟ دیگر اینکه چه چیزی یک گفتوگوی رایج معمولی را به یک گفتگوی هدفمند، اثربخش و کوچینگی تبدیل میکند؟ و مهم تر از همه اینکه آیا کوچینگ همانقدر که ادعا میکند میتواند اثرگذار باشد؟
امیدواریم این مقاله با پاسخ به سوالات و ابهامات به کسانی که تصمیم میگیرند به سراغ انتخاب کوچ بروند یا وارد حرفه کوچینگ شوند کمک کند تا بهتر و پختهتر تصمیم بگیرند و آگاهانهتر انتخاب کنند.
کوچینگ چیست؟
به زبان ساده میتوان گفت کوچینگ فرآیندی است که عملکرد و کارایی فرد را بهبود میبخشد و بیشتر بر روی حال تمرکز دارد تا اینکه بخواهد به گذشته یا آینده دور بپردازد. البته کوچینگ کمک میکند مراجع از تجربیات گذشته خود برای ساختن آینده کمک بگیرد. در واقع در فرآیند کوچینگ، مراجع به درک شفافتری از موقعیت، خواستهها و توانمندیهایش میرسد و مسیر موفقیت را طی میکند.
طبق دیدگاه جان ویتمور نویسنده کتاب کوچینگ برای عملکرد بهتر، کوچ به جای آموختن به افراد به آنها کمک میکند خودشان یاد بگیرند.
آگاهی(Awareness) و مسئولیت (Responsibility) دو کلمهی کلیدی در کوچینگ هستند. وظیفه کوچ این است که به مراجع کمک کند نسبت به داشتهها و دانستههای خود آگاهی بیشتری پیدا کند و مسئولیت رشد و توسعه خود را نیز بر عهده بگیرد.
کوچینگ یک جلسه دو نفری است که طرفین در آن، در حال رشد و یادگیریاند.
با این تعریف کوچینگ همواره وجود داشته است؛ سقراط مبدع روشی بود که در آن با سؤال کردن از مردم به آنان کمک میکرد تا خودشان راهکاری پیدا کنند. بعد از آن طی تاریخ افراد زیادی مانند فلاسفه، معلمان و کشیشان از این روش بهره گرفتهاند.
برای شناخت مناسب کوچینگ بهتر است نگاهی به تاریخچه آن بیندازیم:
نگاهی به تاریخچه کوچینگ
کوچینگ به معنایی که ما امروزه میشناسیم جوان است و حدود چهار دهه از عمر آن میگذرد.
ریشه کوچینگ با نام فردی به نام تیموتی گالوی گره خورده است. در دهه ۷۰ میلادی، این نویسنده آمریکایی مجموعهای از کتابها را به نام سری درونی (INNER SERIES) منتشر کرد. در این کتابها گالوی مجموعهای از ایدههای جدید در مورد کوچینگ و دستیابی به موفقیت همه جانبه در ورزشهایی مثل اسکی، تنیس و دیگر حرفهها مانند موسیقی را مطرح کرد که به قدرت درونی، نظم و انضباط فردی نیاز داشت.
کتاب معروف گالوی، بازی درونی تنیس، تفکر در مورد کوچینگ را متحول کرد. به اعتقاد او بزرگترین مانع دستیابی به موفقیت منشا درونی دارد. گالوی در کتاب خود میگوید یک حریف مهار در درون شما به انبار تسلیحاتی مجهز است و این تسلیحات همان عدم اعتماد به نفس، حواسپرتی و مکالمات درونی است. علت دشواری مبارزه با حریف درونی هم این است که او از تمام ضعفها و مشکلات شما آگاه است. خبر خوب این است که به اعتقاد گالوی نه فقط ورزشکاران، بلکه همه افراد عموماً بهترین استراتژی برای مبارزه با این حریف را نیز در درون خود دارند.
پس از آن آموزههای گالوی آنقدر محبوبیت پیدا کرد که بسیاری از افراد غیر ورزشکار هم در زندگی شخصی و حرفهای خود آن را پیادهسازی کردند. سالها بعد متفکران زیادی مانند ورنر ارهارد و توماس لئونارد به گسترش ایدههای گالوی در زندگی و کسب و کار پرداختند. با این حال جان ویتمور بود که تا حد زیادی از آموزههای تیموتی گالوی در بیزینس کوچینگ استفاده کرد.
قبلا در یک نوشته دیگر از تیموتی گالوی و نقش آن در کوچینگ مفصل صحبت کردیم که می توانید از اینجا مطالعه کنید.
کوچینگ با مشاوره، منتورینگ و روانشناسی چه تفاوتی دارد؟
کوچینگ با مشاوره، منتورینگ، روان درمانی و… تفاوت دارد. بر اساس اصول اخلاقی و صلاحیتهای کوچها، کوچ اجازه درمان و ارائه راهکار ندارد و در موارد خاص باید مراجع خود را به متخصص مربوط ارجاع دهد.
تفاوت کوچینگ با مشاوره
مشاور باید در زمینه موضوع و مسئله مراجع متخصص باشد؛ مثلا مشاور کسبو کار باید در این حوزه تخصص داشته باشد و بر اساس تخصص و دانش خود راهکار حل مسئله رو به مراجع ارائه دهد. در حالی که در کوچینگ، مراجع محور اصلی جلسه است و کوچ در کنار او قرار میگیرد تا او خودش به راهکار دست پیدا کند. در این نوشته راجع به تفاوت کوچ و مشاور مفصل صحبت کردیم.
تفاوت کوچینگ با منتورینگ
منتور فردی آگاه و با تجربه است که در زمینه خاصی موفق و متخصص است و تجربیات و دانش خود را در اختیار فردی کم تجربهتر قرار میدهد.
تفاوت کوچینگ با روانشناسی
به جز شماری از رویکردهای جدید روانشناسی (از قبیل روانشناسی مثبتگرا، واقعیت درمانی و تئوری انتخاب) میتوان گفت غالبا رویکردهای دیگر روانشناختی، همچون روانکاوی، با گذشته افراد کار دارند و با بررسی و تحلیل گذشته مراجع راهکار ارائه میدهند. کوچینگ بر حرکت رو به جلو و آیندهنگری تاکید دارد، در حالیکه در بیشتر جلسات مشاوره یا درمانگری به گذشته و سوابق مراجع توجه میشود.
مزایای کوچینگ چیست؟
محصولات و خدمات زیادی وجود دارد که ادعا میکنند زندگی شما را تغییر میدهند اما کوچینگ ممکن است تنها چیزی باشد که در واقع این وعده را عملی میکند. مزایای کوچینگ فراتر از موارد سطحی است و به اندازه نیاز شما انعطاف پذیر است.
کوچینگ هم برای افراد و هم سازمانها فارغ از نوع و اندازه سازمان مزایایی دارد. به هر حال شرکتها از افراد تشکیل شدهاند. بنابراین ممکن است تعجب آور نباشد که اهداف شخصی در جلسات کوچینگ اغلب به سمت اهداف شغلی می روند.
برخی از این مزایا عبارتند از:
۱. بهره وری
کوچینگ با بهبود تمرکز، افزایش کارایی و کاهش زمان صرف شده برای کارهای غیر ضروری، بهرهوری را افزایش میدهد.
۲. افزایش اعتماد به نفس
اعتماد به نفس مسری است. همانطور که افراد در نقشهای خود اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند، این اعتماد به نفس در تیمها و پروژههای آنها تاثیر میگذارد.
۳. توسعه مهارت
از طریق کوچینگ، مهارتهای نرم و سخت افراد تقویت میشوند و شایستگیهای آنها تقویت میشود.
۴. بهبود روابط
مهارت ارتباط شفاف و تأثیرگذار اغلب از طریق کوچینگ آموخته میشود و به درک و همکاری بهتر در روابط خانوادگی، دوستانه و کاری منجر میشود.
۵. تعیین اهداف
کوچینگ با تدوین اهداف با روش SMART به افراد در برنامهریزی استراتژیک جهت رسیدن به رویاهای شخصی و سازمانی کمک میکند.
۶. توانمندسازی
کوچینگ با افزایش اعتماد به نفس و استقلال افراد، آنها را برای به عهدهگرفتن مسئولیتهای خود توانمند میکند. افراد توانمند، همیشه در صحبتکردن و به اشتراک گذاشتن ایدههای ارزشمند خود احساس راحتی بیشتری میکنند. این احساس راحتی مسیر را برای رشد و پیشرفت بیشتر فراهم میکند.
به طور خلاصه توسعه فردی و سازمانی، افزایش اعتماد به نفس، خودباوری، خود شناسی و افزایش سطح درک و آگاهی از مهمترین دستاوردهای کوچینگ به شمار میروند.
انواع کوچینگ کدامند؟
کوچینگ در چند سال گذشته به سرعت تکامل یافته است و اکنون انواع مختلف کوچینگ حوزههای تمرکز، رویکردها و موارد استفاده متفاوتی دارند. به همین جهت هر نوع از کوچینگ نیز نتایج متفاوتی را به همراه دارد.
برخی از کوچها بر روی شغل، رشد حرفهای، کوچینگ رهبری و مدیریت تمرکز میکنند. برخی دیگر مربیان متخصصی هستند که بر روی زمینههایی مانند تغذیه، تناسب اندام و تندرستی تمرکز میکنند. در اینجا فقط به برخی از انواع مختلف کوچینگ (هم در داخل محل کار و هم در خارج از آن) اشاره میکنیم:
کوچینگ برای کسب و کارها و سازمانها:
- کوچینگ اجرایی
- کوچینگ رهبری
- کوچینگ عملکرد
- کوچینگ فروش
- کوچینگ تیمی و سازمانی
کوچینگ برای افراد:
- کوچینگ زندگی
- کوچینگ تغذیه
- کوچینگ اثربخشی ارتباطات
- کوچینگ بدنی و سلامتی
- کوچینگ روابط
- کوچینگ تحول آفرین
- کوچینگ رشد شغلی
- کوچینگ والدین شاغل
- کوچینگ مالی
بیزینس کوچینگ (business coaching) چیست؟
بیزینس کوچینگ (کوچینگ کسب و کار) منبع ارزشمندی برای کارآفرینان، صاحبان مشاغل و رهبران است. کوچ کسبوکار در مورد استراتژی کسب و کار، مدیریت تیم، حل مشکل و برنامه ریزی توسعه سازمان را راهنمایی می کند. بیزینس کوچها به کسبوکارها کمک میکنند تا رشد کنند و با بازارهای در حال تغییر سازگار شوند.
کوچهای کسب و کار چه مهارتها و تجربیاتی دارند؟
کوچ کسب و کار باید درک عمیقی از اصول کسب و کار از جمله استراتژی، امور مالی، بازاریابی، عملیات و رهبری داشته باشد. او باید با صنایع مختلف و چالشهای آنها به خوبی آشنا باشد. بسیاری از بیزینس کوچها تجربه رهبری و مدیریت در سازمانهای مختلف را دارند. این پیشینه به آنها اجازه میدهد تا چالشهایی که مراجعینشان با آنها مواجه هستند را به خوبی درک کنند.
لایف کوچینگ (life coaching) چیست؟
کوچینگ زندگی (لایف کوچینگ) یک رویکرد جامع برای توسعه شخصی است. در جلسات کوچینگ زندگی، مراجع با همراهی کوچ خود اهداف را مشخص و موانع رسیدن به اهداف را شناسایی میکنند. همچنین برای دستیابی به زندگی رضایت بخش تر برنامههای عملی در نظر میگیرند. چه در حوزه روابط، چه در زمینه رشد شخصی، کوچینگ زندگی به افراد کمک می کند تغییرات مثبتی ایجاد کنند و شادی و تعادل بیشتری پیدا کنند. بیایید نمونه ای از کوچینگ زندگی را در عمل ببینیم!
با مریم، یک یک دختر مستقل و توانمند که احساس میکند در حرفه و زندگی شخصی خود گیر کرده است، آشنا شوید. او در مورد اهداف بلندمدت خود مطمئن نیست و اعتماد به نفس او نسبت به گذشته کاهش یافته است. مریم تصمیم می گیرد از یک کوچ زندگی کمک بگیرد تا شفافیت، انگیزه و حس هدفمندی خود را دوباره به دست آورد. کوچ زندگی با همراهی مریم در مسیر تعیین اهداف، کشف دنیای درون، شفاف سازی ارزشهای او و افزایش رضایت از زندگی به مریم کمک میکند.
در پایان، کوچینگ یک ادعای بی پایه یا یک فرآیند موثر؟
فرآیند اصولی کوچینگ فاصله بین آنچه فرد فکر میکند هست و آنچه میتواند باشد را کاهش میدهد. قطعا اثرگذاری این فرآیند به فاکتورهای زیادی مانند مهارت و تجربه کوچ و آگاهی و مسئولیتپذیری مراجع بستگی دارد. اما در حالت کلی کوچینگ راه رسیدن به هدف را تسهیل میکند.
کوچینگ آمیزهای از چالش و حمایت است. کوچینگ نه یک روش درمانی است، نه آموزش، نه مشاوره و نه منتورینگ!
در واقع کوچینگ یک رابطه مشارکتی بین کوچ و فرد مراجعه کننده است که با طرح مسئلهای از جانب فرد شروع میشود. در ادامه کوچ یا مربی حرفهای با طرح سؤالات و جمعآوری اطلاعات از پاسخها، فرآیندی را برنامه ریزی میکند تا او را به هدف خود برساند.
دیدگاهتان را بنویسید