کتاب قدرت عادت
در سال ۲۰۰۲ “مالکم گلدول” با انتشار کتاب “نقطه قوت” بیان نمود که چیزهای کوچک می تواند تغییرات بزرگی در ذهن انسان ایجاد کند. بعدها نوشته ها و نظریه های او مبنای ایجاد یک علم جدید درباره ذهن قرار گرفت و به عنوان یک مقیاس استاندارد مورد استفاده واقع شد. کتاب های بسیار جالب دیگری در این زمینه نوشته شدهاند که اطلاعات گسترده علمی را که بر مبنای نظریات گلدول است با هم ترکیب کرده و در اختیار شما قرار می دهد. سه کتاب بسیار معروف و محبوبی که اخیراً در این زمینه چاپ شده است عبارتند از: “چگونگی بروز خلاقیت” نوشته شده توسط چارلز لهر، “دلایل انجام بعضی از کارها در زندگی و کار” نوشته شده توسط چارلز داهیگ و “قدرت عادت” نوشته شده توسط چارلز داهیگ. هر سه این کتاب ها دارای شخصیت ها و داستان های سرگرم کننده و جذاب هستند که در عین حال اطلاعات بسیار مفیدی را به خواننده عرضه می کنند. آنها همچنین بهترین و بدترین نوع این ژانر را نشان می دهند.
[quote]اگر علاقه مند هستید خلاصه کتاب اثر مرکب، خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر و کتاب چهار میثاق را نیز مطالعه کنید.[/quote]
هارولد کی بوش در دانشگاه سنت لوئیس تدریس می کند و نویسنده ی کتابهایی جالبی مانند ” والدین قرن نوزدهم” و “مردگان” است. پس از بیان این نظریه و جستارهایی که پیرامون آن اتفاق افتاد، برای سرکوب و تخریب آن انتقادهای تند و نتیجه گیری های مشکوک بیان شد. اسحاق چوتینر در تقابل با نظریه باب دینر مباحث بحث برانگیزی را در کتاب “تقریباً برای همه چیز” بیان نمود. من خود به شخصه به عنوان یک متفکر با نظریات دینر موافق هستم.
بعدها شخصی به نام “لر” نقل قول های دروغین از جانب دینر بیان کرد و تفسیر های بسیار اشتباهی از حرفهای او مطرح نمود. در حال حاضر اخلاق و اعتبار او در معرض شک و تردید قرار دارد. در نهایت او به طور عمومی اعتراف کرد که دروغ گفته است و تمام حرف هایش را پس گرفت، او مجبور شد از نیویورکر استعفا دهد و تمام کتاب هایش را از بازارها جمع شد (این در حالی است که کتاب های او بیش از دو میلیون نسخه فروش داشته است).
بهترین کتاب در زمینه عادت ها
کتاب “قدرت عادت” بهترین نظریات گلدول را به مردم معرفی کرد و شایسته ترین و ساده ترین و بهترین کتاب در این زمینه می باشد. از نظر استدلالی این کتاب بسیار متقاعد کننده تر و قابل اعتماد تر از سایر نسخه ها است. این کتاب میتواند دستورالعمل های عملی و بسیار دقیقی را درباره چگونگی فکر کردن و نحوه تغییر عادات شخصی را به شما ارائه دهد. شما می توانید با یادگیری نظریاتی که درباره تغییر عادات در کتاب “قدرت عادت” وجود دارد به دنیای کسب و کار نفوذ کنید و عملکرد دیگران را تحت تاثیر خود قرار دهید. پیام ها و نتایج این کتاب برای مبلغان مذهبی نیز بسیار جالب توجه است.
در کتاب “قدرت عادت” استدلال میشود که شما برای تغییر خود ابتدا باید به تغییر عادات روزمره ای که دارید بپردازید. برای مثال انجام تمرینات فیزیکی و ورزش کردن یک عادت مهم و اساسی برای برخی از افراد است، این عادتی است که بر بسیاری از زمینه های دیگر زندگی تاثیر مثبت می گذارد. اما بسیاری از ما در شیوه زندگیمان عادت های بدی داریم. در کتاب “قدرت عادت” بیان می شود که شما برای تغییر عادات بد خود ابتدا باید دلایل و زمینههای بروز آن عادات را متوجه شوید، سپس قلبا خواستار تغییر آنها باشید. شما می توانید با انجام کارهای کوچک این فرآیند را شروع نمایید. برای مثال میتوانید پس از شام ده دقیقه پیاده روی کنید، نیازی نیست از همان ابتدا به فکر فتح قله اورست باشید.
معمولاً ایجاد تغییر نیاز به یک پاداش بیرونی و یا یک انگیزه درونی به نام امید دارد. ما باید به توانایی ها و ظرفیت های خود باور داشته باشیم و بدانیم که همه چیز بهتر خواهد شد، تغییر باید یک واقعیت قابل تصور و امکان پذیر برای ما باشد. نویسنده در این کتاب تاکید میکند که اگر افراد تلاش نمایند توانایی انجام هر کاری را دارند. او این مسئله را به عنوان یک مهارت قابل یادگیری بیان می کند، مانند چیزی که می تواند مثل یک عضله تقویت و قوی تر شود.
نویسنده عادات را به سه دسته تقسیم می کند: فردی، سازمانی، اجتماعی. افراد جذاب و گروه های بزرگ داستان شخصیت های اصلی را تشکیل می دهند. کتاب “قدرت عادت” مثال هایی را درباره تغییرات موفقیتآمیز افراد مختلف بیان می کند. مانند: “تونی دونگی” مربی حرفه ای فوتبال که یک رکوردشکنی بزرگ داشت، “مایکل فلپس” قهرمان المپیک، شرکت هایی که پیشرفتهای بزرگ داشته اند مثل “آلکوا تارگت”، “گمبل” و “پروکتر”، “مارتین لوتر کینگ” که به ایجاد یک جنبش بزرگ کمک کرد، “ریک وارن” کشیش کلیسای “سادلبک” در کالیفرنیا.
یکی از بهترین بحث های کتاب “قدرت عادت” مربوط به یکی از بزرگترین موسسه های آموزشی در ایالات متحده به نام “استارباکس” است. با اینکه کمی عجیب و غریب به نظر میرسد ولی ادعای نویسنده در این زمینه کاملاً قانع کننده است: این موسسه تحقیق و بررسی های بسیاری را برای توسعه نوع خاصی از کارمندان انجام داده است، این نوع از آموزش با حذف عادات بد و تقویت عادات خوب انجام می شود.
در یکی دیگر از بخش های جذاب و الهام بخش او درباره چگونگی معروف شدن “روزز پارک”می نویسد، این مکان یک منطقه محلی در “مونتگموری” است که در سال ۱۹۵۵ به وجود آمد و در زمان کوتاهی توانست محبوبیت بسیاری به دست آورد. رویکرد این کتاب بیان روایت هایی عاشقانه درباره قهرمانان داستان است که جنبش هایی بزرگ را به وجود می آورند.
در کتاب “قدرت عادت” چه می خوانید؟
کتاب “قدرت عادت” خواننده خود را به تفکر و تعقل دعوت می کند. تاکید او بر توانایی های انسانی دلگرم کننده است. برای مدتی طولانی در دوره پست مدرن موضوعات انسانی فقط به صورت ظاهری بیان می شد و چهرهای شوم و ناخوشایند از قدرت وجود داشت. در این کتاب نویسنده تأکید میکند که برخی از عادات ما میتواند ناشی از تصمیم های جزئی و کوچک باشد.
همانطور که مشخص شد مغز یک اندام بسیار جذاب، انعطاف پذیر و قابل تکامل است. علوم و دانش های مختلف اطلاعات متفاوتی را درباره مغز به ما ارائه میدهد. فیلسوفان فرانسوی در دهه ۱۹۶۰ معمولاً جنبههای انسانی را در نظر نمیگرفتند. بر خلاف نظریات فرانسوی پست مدرن نویسنده اعتقاد دارد که انسان ها باید از مغزشان مراقبت کنند، مغز هر کدام از ما می تواند اعمال اخلاقی خاصی را به اجرا درآورد. ما باید به نوعی مغزمان را رشد و پرورش دهیم و تفکری در آن ایجاد کنیم که ما را در جهت رساندن به اهدافمان یاری کند.
این تلاش مستلزم کار و کوشش فراوان است. گاهی ما باید عادت ها و رفتارهای معنوی را در خود تقویت نماییم. اخیراً تحقیقاتی که در زمینه مغز انجام شده است و علومی که در این زمینه ارائه گردیده خواستار حمایت از مسائل روانشناختی و روانشناسی است. ما عمدتا عاداتی داریم که تا آخر عمر آنها را انجام میدهیم. نویسنده کتاب “قدرت عادت” توضیح می دهد که چرا و چگونه چنین عادتی در مغز ما ایجاد شده است. اگرچه این کتاب بر روی کسب و کار و زندگی حرفه ای افراد تمرکز دارد، اما می توان از اطلاعات و مطالب آن در زمینه تغییر عادات شخصی نیز استفاده کرد. گاهی تغییر برخی از عادات موجب بالندگی روح انسان می شود.
دیدگاهتان را بنویسید